. ... عکس های خنده دار
برای دیدن تصاویر بیشتر و در ابعاد بزرگ به ادامه ی مطلب بروید
برای دیدن تصاویر بیشتر و در ابعاد بزرگ به ادامه ی مطلب بروید
کلاغ پيري تکه پنيري دزديد و روي شاخه درختي نشست.
روباه گرسنه اي که از زير درخت مي گذشت، بوي پنير شنيد، به طمع افتاد و رو به کلاغ گفت:
اي واي تو اونجايي، مي دانم صداي معرکه اي داري!چه شانسي آوردم!
اگر وقتش را داري کمي براي من بخوان …
کلاغ پنير را کنار خودش روي شاخه گذاشت و گفت:
اين حرفهاي مسخره را رها کن اما چون گرسنه نيستم حاضرم مقداري از پنيرم را به تو بدهم.
روباه گفت:
ممنونت مي شوم ، بخصوص که خيلي گرسنه ام ، *اما من واقعاً عاشق صدايت هم هستم
کلاغ گفت:
باز که شروع کردي اگر گرسنه اي جاي اين حرفها دهانت را باز کن، از همين جا يک تکه مي اندازم که صاف در دهانت بيفتند.
روباه دهانش را باز باز کرد.
كلاغ گفت :
بهتر است چشم ببندي که نفهمي تكه بزرگي مي خواهم برايت بيندازم يا تکه کوچکي.
روباه گفت :
بازيه ؟ خيلي خوبه ! بهش ميگن بسکتبال .
خلاصه ... بعد روباه چشمهايش را بست و دهان را بازتر از پيش کرد و کلاغ فوري پشتش را کرد و فضله اي کرد که صاف در عمق حلق روباه افتاد.
روباه عصبي بالا و پايين پريد و تف کرد :
بي شعور ، اين چي بود
کلاغ گفت :
کسي که تفاوت صداي خوب و بد را نمي داند، تفاوت پنير و فضله را هم نبايد بفهمد
تقديم به نماينده ي مجلسي که در راستاي حذف صداي استاد شجـــــــريان گفته بود من از شنيدن صداي شجريان حالم به هم ميخوره
كد آهنگ اي كاش (مهران احراري) |
|
كد آهنگ من از اون (علي زارئي) |
|
كد آهنگ چيكه چيكه (فرزاد فرزين) |
|
كد آهنگ فقط تورو دارم (علي اصحابي) |
|
كد آهنگ مهرم (سعيد آسايش) |
|
كد آهنگ قصه (مهران احراري) |
|
كد آهنگ شطرنج (افسانه) |
|
كد آهنگ هستي من (حجت درولي) |
|
كد آهنگ برو برو (فرزاد فرزين) |
|
كد آهنگ قهرو آشتي (علي اصحابي) |
تلاش زیاد
دانش آموز اولی: من امسال همه امتحانات را رد شدم به جز ریاضی.
دانش آموز دومی: چه کار کردی که آن را رد نشدی؟
دانش آموز اولی: این امتحان را اصلاً شرکت نکردم!
****نمایش خوشمزه!
دو تا پسر بچه پیش مادربزرگشان رفتند و گفتند:مادربزرگ، بیا با ما بازی کن. ما میخواهیم نمایش بچه خرسها در باغوحش را اجرا کنیم.ـ خوب، حالا این وسط نقش من چیه؟
ـ شما خانم مسن خوشقلبی هستی که برای بچه خرسها شکلات میاندازی!
****
دلیل قانع کننده
پدر: میتوانی فکر کنی و به من بگویی که چرا این قدر نمراتت پایین میشود؟
پسر: فکر نمیکنم.
پدر: دقیقاً!
****
دلیل لغو بازی
سر امتحان انشاء معلم از شاگردان خواست انشایی درباره یک مسابقه کریکت بنویسند. امتحان تمام شد.
وقتی معلم داشت برگهها را تصحیح میکرد متوجه شد که روی یکی از برگهها چند قطره جوهر ریخته و دانش آموز زیرش نوشته: "به دلیل بارندگی مسابقه لغو شد
****
بابای کم جنبه!
پسرکی گریهکنان پیش مادرش رفت و گفت: بابا موقع کار با چکش روی انگشت خودش زد.مادر: بسیار خوب، ولی تو نباید به خاطر این اتفاق گریه کنی.پسر: من هم مثل شما فکر میکردم، برای همین هم اولش خندیدم
****
شدت پیشرفت!
خانم همسایه از همسایهاش پرسید: راستی، پیشرفت دخترتان در کلاس آواز چطور است؟
مادر مغرورانه پاسخ داد: عالیه، دیروز شوهرم بالاخره پنبههایی را که در گوشش چپانده بود، درآورد.
****بچه مفید!
شخصی از همکارش پرسید: ببینم، این همه پول که برای کلاس آواز دخترت میپردازی، ارزشش را دارد؟
همکارش پیروزمندانه گفت: البته، من تا حالا خانه بیشتر همسایههای دور و برم را به نصف قیمت خریدهام!
****قدرت انتخاب!
پسر کوچکی به مغازه لباسفروشی رفت و گفت: میخواهم یک پیراهن برای پدرم بخرم و به عنوان کادوی تولدش به او بدهم.فروشنده پرسید: مثل پیراهن من خوبه؟
پسرک گفت: نه، یک پیراهن تمیز لطفا!
جدول لیگ برتر ایران
|
|||||||||||
تيم | بازيها | برد | مساوی | باخت | گل زده | گل خورده | تفاضل گل | امتياز | |||
1 | سپاهان | 25 | 14 | 7 | 4 | 40 | 18 | 22 | 49 | ||
2 | استقلال | 25 | 14 | 5 | 6 | 41 | 27 | 14 | 47 | ||
3 | تراکتورسازي | 25 | 13 | 7 | 5 | 46 | 30 | 16 | 46 | ||
4 | صباي قم | 24 | 11 | 8 | 5 | 31 | 24 | 7 | 41 | ||
5 | نفت تهران | 25 | 11 | 8 | 6 | 32 | 27 | 5 | 41 | ||
6 | فولاد | 24 | 9 | 7 | 8 | 26 | 23 | 3 | 34 | ||
7 | پرسپوليس | 25 | 8 | 9 | 8 | 35 | 34 | 1 | 33 | ||
8 | ذوب آهن | 25 | 7 | 12 | 6 | 21 | 25 | 4- | 33 | ||
9 | سايپا | 25 | 7 | 10 | 8 | 33 | 27 | 6 | 31 | ||
10 | ملوان | 25 | 7 | 9 | 9 | 25 | 23 | 2 | 30 | ||
11 | نفت آبادان | 25 | 8 | 6 | 11 | 35 | 45 | 10- | 30 | ||
12 | راه آهن | 24 | 5 | 13 | 6 | 27 | 29 | 2- | 28 | ||
13 | فجر سپاسي | 25 | 7 | 7 | 11 | 26 | 31 | 5- | 28 | ||
14 | داماش گيلان | 24 | 7 | 6 | 11 | 25 | 34 | 9- | 27 | ||
15 | مس | 25 | 7 | 6 | 12 | 22 | 31 | 9- | 27 | ||
16 | شهرداري تبريز | 25 | 5 | 11 | 9 | 25 | 32 | 7- | 26 | ||
17 | شاهين | 25 | 5 | 11 | 9 | 20 | 27 | 7- | 26 | ||
18 | مس سرچشمه | 25 | 4 | 6 | 15 | 17 | 40 | 23- | 18 |
کد جدول لیگ برتر ایران
به ادامه مطلب بروید...
لعنت بر شیطان رجیم
از این مطلب خوشتان آمد؟
از این مطلب خوشتان آمد؟ پس به این مطلب در گوگل یک امتیاز دهید:
این عکس هایی را که ملاحظه میکنید عکس های از پول های کاغذی قبل انقلاب میباشند تمام تصاویر به ترتیب زمان پول بوده از قدیمی ترین به جدید.
داستان کوتاه - اصل قضیه را فراموش نکن
خانمي طوطي اي خريد، اما روز بعد آن را به مغازه برگرداند. او به صاحب مغازه گفت: "اين پرنده صحبت نمي کند". صاحب مغازه پرسيد: "آيا در قفس طوطی آينه اي هست؟طوطيها عاشق آينه هستند، آنها تصويرشان را در آينه مي بينند و شروع به صحبت مي کنند. آن خانم يك آينه خريد و رفت. روز بعد باز آن خانم برگشت و گفت: "طوطي هنوز صحبت نمي کند". صاحب مغازه پرسيد: "نردبان چه؟ آيا در قفسش نردباني هست؟ طوطيها عاشق نردبان هستند". آن خانم يك نردبان خريد و رفت.
اما روز بعد باز هم آن خانم آمد. صاحب مغازه گفت: "آيا طوطي شما در قفسش تاب دارد؟ نه؟! خوب مشكل همين است. به محض اينكه شروع به تاب خوردن کند، حرف زدنش تحسين همه را بر مي انگيزد". آن خانم با بي ميلي يك تاب خريد و رفت. وقتي آن خانم روز بعد وارد مغازه شد، چهره اش کاملاً تغيير کرده بود. او گفت: "طوطي مرد".
صاحب مغازه شوکه شد و گفت: "واقعا متاسفم، آيا او يك کلمه هم حرف نزد؟" آن خانم پاسخ داد: "چرا! درست قبل از مردنش با صدايي ضعيف از من پرسيد که آيا در آن مغازه، غذايي براي طوطي ها نمي فروختند؟"
داستان کوتاه وسوسه
کالین ویلسون*که امروز نویسنده ی مشهوری است،وسوسه ی
خودکشی راکه در شانزده سالگی به او دست داده بود،چنین
توصیف میکند:
وارد آزمایشگاه شیمی مدرسه شدم و شیشه ی زهر را برداشتم.
زهر را در لیوان پیش رویم خالی کردم،غرق تماشایش شدم،رنگش را نگاه کردم
و مزه ی احتمالی اش را در ذهن ام تصور کردم.سپس اسید را به بینی ام نزدیک کردم،و
بویش به مشامم خورد،در این لحظه،ناگهان جرقه ای از اینده در ذهنم
درخشید..... و توانستم سوزش ان را در گلویم احساس کنم و سوراخ ایجاد
شده در درئن معده ام را ببینم.احساس اسیب ان زهر ان چنان حقیقی بود که
گویی به راستی ان را نوشیده بودم.سپس مطمئن شدم که هنوز این کار را نکرده ام.
در طول چند لحظه ای که ان لیوان را در دست گرفته بودمو امکان مرگ را مزه مزه میکردم،با
خودم فکر کردم:اگر شجاعت کشتن خودم را دارم،پس شجاعت ادامه دادن زندگی ام را هم دارم.
*کالین ویلسون نویسنده ی انگلیسی که کتاب های بسیاری در زمینه های داستان،فلسفه،جامعه شناسی،موسیقی،ادبیات و علوم غریبه نوشته است.
داستان کوتاه دو کوزه
در افسانه ای هندی آمده است که مردی هر روز دو کوزه بزرگ آب به دو انتهای چوبی می بست...چوب را روی شانه اش می گذاشت و برای خانه اش آب می برد. یکی از کوزه ها کهنه تر بود و ترک های کوچکی داشت. هربار که مرد مسیر خانه اش را می پیمود نصف آب کوزه می ریخت. مرد دو سال تمام همین کار را می کرد. کوزه سالم و نو مغرور بود که وظیفه ای را که به خاطر انجام آن خلق شده به طورکامل انجام می دهد. اما کوزه کهنه و ترک خورده شرمنده بود که فقط می تواندنصف وظیفه اش را انجام دهد. هر چند می دانست آن ترک ها حاصل سال ها کار است. کوزه پیر آنقدر شرمنده بود که یک روز وقتی مرد آماده می شد تا از چاه آب بکشد تصمیم گرفت با او حرف بزند : " از تو معذرت می خواهم. تمام مدتی که از من استفاده کرده ای فقط از نصف حجم من سود برده ای...فقط نصف تشنگی کسانی را که در خانه ات منتظرند فرو نشانده ای. " مرد خندید و گفت: " وقتی برمی گردیم با دقت به مسیر نگاه کن. " موقع برگشت کوزه متوجه شد که در یک سمت جاده...سمت خودش... گل ها و گیاهان زیبایی روییده اند. مرد گفت: " می بینی که طبیعت در سمت تو چقدر زیباتر است؟ من همیشه می دانستم که تو ترک داری و تصمیم گرفتم از این موضوع استفاده کنم. این طرف جاده بذر سبزیجات و گل پخش کردم و تو هم همیشه و هر روز به آنها آب می دادی. به خانه ام گل برده ام و به بچه هایم کلم و کاهو داده ام. اگر تو ترک نداشتی چطور می توانستی این کار را بکنی؟ "
بالا رفتن از پله عمر را کوتاه می کند!/ طبقات بالایی را برای زندگی انتخاب نکنید
بالا رفتن از پله عمر را کوتاه می کند!/ طبقات بالایی را برای زندگی انتخاب نکنید
دانشمندان ثابت کردند بخشی از نظریه نسبیت انیشتین در مقیاسهای انسانی نیز صحت دارد: هر چه ارتفاع شما بیشتر باشد زودتر پیر می شوید.
به گزارش خبرگزاری مهر، محققان یکی بخشهای نظریه نسبیت انیشتین را در مقیاس انسانی به اثبات رساندند و نشان دادند هر چه فاصله انسان از زمین بیشتر شود، گذشت سریع زمان درباره انسان نیز صدق خواهد کرد.
این به آن معنی است که حتی اگر در طبقه آخر یک آسمان خراش زندگی کنید نیز نسبت به زمانی که در یک خانه روستایی زندگی می کنید، سریعتر سالخورده خواهید شد زیرا نیروی گرانش در ارتفاع ضعیف تر شده و زمان سریعتر می گذرد.
این کشف توسط دانشمندان آمریکایی صورت گرفته و نظریه ای که برای اولین بار توسط انیشتین مطرح شد را تایید می کند. در این نظریه آمده است زمانی که ساعتها از زمین فاصله بگیرند به دلیلی ضعیف شدن نیروی گرانش سریعتر کار می کنند. با وجود اینکه این ایده از سالها پیش پذیرفته شده بود اکنون برای اولین بار امکان اندازه گیری آن با دقتی بالا فراهم آمده است.
فیزیکدانان موسسه ملی استاندارد و تکنولوژی با استفاده از یک جفت از دقیق ترین ساعتهای جهان به سادگی نشان دادند حرکت ساده بالارفتن از پله ها می تواند منجر به گذشت سریعتر زمان شود. بر اساس این آزمایش ساده، در صورتی که یکی از ساعتها تنها یک طبقه بالاتر از ساعت دیگری قرار بگیرد، سرعت حرکت آن مقداری به اندازه بخشی کوچک از ثانیه بیشتر از ساعت پایینی خواهد بود.
بر این اساس بالا رفتن از چند پله می تواند 90 میلیاردم یک ثانیه را از عمر 79 ساله یک فرد کم کند. با رفتن به ارتفاع 3 متری از یک ساختمان نیز 900 میلیاردم از ثاینه از عمر فرد با سرعت بیشتری سپری خواهد شد.
همچنین در صورتی که مجبور باشید بقیه عمر خود را در آخرین طبقه از ساختمان 102 طبقه ای و 381 متری "امپایر استیت " سپری کنید 104 میلیاردیم از ثانیه را از دست خواهید داد.
محققان برای اجرای این آزمایشها از ساعتهای اتمی "منطق کوانتمی" که از دقت بسیار بالایی برخوردارند استفاده کرده و ثابت کردند ارتفاع گرفتن باعث می شود سرعت حرکت ساعتها به دلیل کاهش فشار گرانشی افزایش پیدا کند.
بر اساس گزارش بی بی سی، با این همه محققان موسسه ملی استاندارد و تکنولوژی تایید کردند این پدیده که به تاخیر زمانی گرانشی شهرت دارد هیچ تاثیری بر زندگی انسانها ندارد زیرا تفاوت در حرکت زمان به اندازه ای ناچیز است که انسانها توانایی احساس آن را ندارند اما می تواند در زمینه های علمی مانند ژئوفیزیک کاربردهای اساسی داشته باشد.
تنها بازمانده یک کشتی شکسته به جزیره کوچک خالی از سکنه افتاد .